فهرست مطالب
- ۱ در چه شرایطی می توان از توانبخشی عصبی استفاده کرد؟
- ۲ تیم توانبخشی عصبی
- ۳ برنامه توانبخشی عصبی
- ۴ عملکرد توانبخشی عصبی چگونه است؟
- ۵ گزینههای درمانی
- ۶ انعطاف پذیری عصبی و توانبخشی
- ۷ توانبخشی و حرکت
- ۸ تمرینات مفید یادگیری حرکتی (بکارگیری و بازآموزی)
- ۹ جبران رفتاری و انعطاف پذیری عصبی
- ۱۰ حمایت از تخصصگرایی برای توانبخشی
تاریخ: ۹ اسفند ۱۴۰۲
در اختلالات عصبی وخیم شونده مانند زوال عقل، فراموشی و تومور و حوادت عصبی دیگر مانند آسیبهای مغزی ناشی از ضربه و سکته میتوان بطور موثر از توانبخشی عصبی استفاده کرد. هنگامی که یک مرحله مناسب از درمان آسیب مغزی به اتمام می رسد، مراحل بازتوانی عصبی جهت ریکاوری، بهبود توانایی شناختی و عملکردی بیمار جهت کمک به فرد در شناخت اهداف فردی خود مورد استفاده قرار میگیرد. پروسه ریکاوری ممکن است طولانی بوده و نیاز به انجام اقدامات زیادی داشته باشد، بویژه اگر مورد قانونی هم در آن وجود داشته باشد.
برای دریافت مشاوره از متخصصین در کلینیک امید میتوانید با شماره ۰۹۱۲۸۴۴۴۹۹۰ تماس بگیرید.
در چه شرایطی می توان از توانبخشی عصبی استفاده کرد؟
آسیب ها، عفونت ها، امراض مربوط به زوال، نقص عضو، تومورها و اختلال در سیستم گردش خون می تواند به سیستم عصبی آسیب بزند. برخی از شرایطی که می توان در آنها از توانبخشی ساختاری عصبی استفاده کرد ممکن است شامل موارد زیر، البته نه فقط محدود به این موارد، باشند:
- اختلالات عروقی مانند سکتههای ایسکمیک (ناشی از لخته شدن خون)، سکته های هموراژیک (ناشی از خونریزی در مغز)، لخته خون در زیر پوست و حملات ایسکمیک گذرا (TIA)
- عفونتهایی مانند مننژیت، التهاب مغز، فلج اطفال و ورمهای چرکی
- صدماتی مانند وارد شدن ضربه به نخاع و مغز
- اختلالات ساختاری یا عصبی ماهیچهای مانند فلج بل، مشکلات مربوط به گردن، سندروم تونل مچ، تومورهای نخاعی یا مغزی، بیماریهای عصبی جانبی، سوء تغذیه، سستی ماهیچههای صورت و سندروم گویلاین-باره
- اختلالات عملکردی مانند سردرد، صرع، سرگیجه و دردهای عصبی
- اختلالات فرسایشی مانند بیماری پارکینسون، تصلب بافتهای چندگانه، گرفتگی جانبی آمیوترفیک (ALS)، بیماری فراموشی و مشکل حرکات غیرارادی هانتینگون
تیم توانبخشی عصبی
برنامههای توانبخشی عصبی را میتوان در دو حالت بستری کردن بیمار یا بصورت سرپایی انجام داد. بسیاری از متخصصان حرفهای از اعضای تیم توانبخشی عصبی هستند که شامل هر کدام از موارد زیر میشوند:
- عصب شناس،جراحی مغز و اعصاب
- ارتوپد،جراح ارتوپدی
- فیزیوتراپیست
- متخصص داخلی
- دیگر پزشکان متخصص
- متخصصان توانبخشی
- متخصص دندانپزشک
- فیزیوتراپیست
- کار درمانگر
- گفتار،زبان درمانگر
- مددکار اجتماعی
- روانشناس،روانپزشک
- تفریح درمانگر
- مدیر پرونده
- متخصص گوش، حلق و بینی
- سرپرست
- مشاور حرفهای
برنامه توانبخشی عصبی
یک برنامه توانبخشی عصبی به منظور تلبیه نیازهای خاص یا بیماری خاص بیماران طراحی شده است. برای موفقیت در این برنامه، همکاری فعالانه بیمار و خانواده اش بسیار حیاتی است. هدف از این نوع توانبخشی، بازگرداندن بیمار به بالاترین سطح عملکرد، کاهش وابستگی، و بهبود کلیت کیفیت زندگی از نظر جسمی، احساسی و اجتماعی است. برنامههای توانبخشی عصبی شامل اقدامات زیر میشوند:
- کمک در انجام فعالیت های زندگی روزمره (ADL) مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن، حمام کردن، توالت، نوشتن، پخت و پز و خانهداری
- گفتار درمانی برای کمک به بیماران در صحبت کردن، خواندن، نوشتن و یا غذا خوردن
- استرس، اضطراب و مدیریت افسردگی
- بازیابی عملکرد مثانه و روده
- فعالیتهایی جهت بهبود در تحرک فرد (حرکت)، کنترل عضلانی، قدم زدن (راه رفتن) و تعادل
- برنامه های ورزشی برای بهبود حرکت، جلوگیری یا کاهش ضعف ناشی از کم استفاده کردن از یک عضو، مدیریت تشنج و درد و حفظ محدوده حرکتی عضو
- بازآموزی مهارتهای اجتماعی و رفتاری
- مشاوره تغذیه
- مشارکت در گروههای حمایت اجتماعی
- انجام فعالیتهایی جهت بهبود اختلالات شناختی، مانند مشکلات تمرکز، توجه، حافظه و ساده لوحی فرد
- کمک به دستیابی به ابزارهای کمکی جهت ارتقای استقلال فردی
- آموزش و مشاوره به بیمار و خانواده وی
- اقدامات ایمنی و استقلال فرد و نیاز فرد به مراقبت در خانه
- مدیریت درد
- مدیریت استرس و حمایت عاطفی
- مشاوره تغذیه
- مشاوره شغلی
عملکرد توانبخشی عصبی چگونه است؟
علماء عصبشناس، به بررسی تأثیر مغز بر رفتارهای احساسی، جسمی، اجتماعی و شناختی فرد در زندگی علاقهمند هستند. ابتدا، در توانبخشی عصبی، یک ارزیابی جامع از فرد با انجام تستها و آزمایشات انجام میشود. این آزمایشات میتوانند عملکرد کلی مغز را بررسی کنند یا به بررسی عملکرد خاصی از مغز متمرکز شوند. نتایج این آزمایشات به عنوان ابزاری مهم برای شناخت مشکلات فرد استفاده میشود تا علماء بتوانند یک تحلیل جامع از وضعیت فرد به دست آورند و راهکارهای درمانی مناسب را شناسایی کنند.
گزینههای درمانی
خبر خوب این است که درمانهای مفید بسیاری برای توانبخشی عصبی وجود دارد.
درمانهای اصلاحی
کمک میکند تا مهارتهای از دست رفته را از طریق تمرینهای تکراری و ویژهای بازگردانند.
درمانهای جبرانی
کمک به استفاده از مهارتهای استفاده نشده برای جبران نقص در نواحی دیگر.
آموزش روانشناختی
میتواند جهت حصول اطمینان بیمار و خانواده وی در درک شرایط و آنچه که مشکل فرد به دنبال دارد، حیاتی باشد.
معالجات درمانی
می تواند به درمان آسیب روحی بیمار که منجر به صدمه به بیمار شده است مانند هر اقدام لازم دیگر کمک کند.
درمانهای شناختی
مغز به عنوان یک قابلیت شگفتانگیز برای سازگاری و بهبود فرد پس از آسیب است. بخشهایی از مغز میتوانند خود را در مناطق آسیب دیده به کار گیرند. این کار بخصوص سریعا” بعد از آسیب دیدن و زمانی که مغز هورمونهای خاصی را برای بهبود و ریکاوری و تشکیل بافت عصبی آزاد می کند، بسیار موثر است.
انعطاف پذیری عصبی و توانبخشی
انعطاف پذیری عصبی به سازگاری و توانایی مغز و بقیه اجزای سیستم عصبی مرکزی (CNS) در تغییر و تطبیق پیدا کردن جهت پاسخ به علائم بیماری گفته میشود. در انجام این کار، مغز این علائم را به عنوان تجربه رمزگذاری کرده و رفتارهای جدید را یاد میگیرد. برای سالهای متمادی، جریان اصلی علوم عصب شناسی تصریح میکرد که انعطاف پذیری مغز فقط محدود به دوران کودکی است. اما امروزه کشف شده است که تغییرات قابل توجه مغز میتواند در هر سنی اتفاق بیفتد و همچنین مغز آسیب دیده هم قابلیت بازیابی رفتارها و مهارتهای از دست رفته را دارد. پروسههای انعطاف پذیری مغز شامل تغییرات در سطوح مولکولی، بیوشیمیایی، سیناپسی، ریشههای عصبی، زائده انتقال تحریکات عصبی، مورفولوژیکی و سطوح ارتباطی هستند. با توجه به این موارد، نقش درمان، تلاش برای بهبود و فعال کردن قابلیت انعطاف پذیری مغز بعد از سکته در پنجره درمانی است.
توانبخشی و حرکت
یکی از امیدوار کنندهترین کارها در توانبخشی عصبی، حرکت است. در یادگیری دوباره چگونگی حرکت بخشی از بدن مبتلا به سکته مغزی، انعطاف پذیری مغز تغییر میکند. فعالیت کردن به انعطاف پذیری مغز کمک کرده و به آن در بهبود سکته مغزی کمک میکند. کاهش، افزایش، بکار گیری مناطق بلا استفاده در مغز و تغییرات در فعال سازی مغز می تواند به بهبود رفتاری در طول کار درمانی و فیزیوتراپی کمک کند.
توانایی در مهارتهای یادگیری برای سازماندهی مجدد یک عملکرد، از اهمیت بسیار بالاتری نسبت به تحرک آن عملکرد است. تمرین در این فرایند امری ضروری است، اما در موارد بیماران، برای حفظ و گسترش این مهارتها، باید با تغییرات و تنوع در تمرینات مواجه شوند یا آنها را نادیده بگیرند. به عنوان مثال، یک متخصص درمان میتواند بیمار را برای گرفتن یک لیوان از طریق مسیر و فاصلههای متنوع تمرین دهد، یا حتی فاصله و سرعت رسیدن به هدف را تغییر دهد. تمرینات گوناگون به بیمار این امکان را میدهند تا مهارتهای خود را درازمدت تقویت کرده و خود را برای تطابق بهتر با زندگی روزمره آماده سازند.
تمرینات مفید یادگیری حرکتی (بکارگیری و بازآموزی)
در ادامه روشهایی وجود دارد که از روش یادگیری حرکتی استفاده میکنند تا بیماران بتوانند بصورت موفقیت آمیز توابخشی کرده و چگونگی تحرک در جهت رفع نیازهای خود را یاد بگیرند. این روشها میتوانند به صورت ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته و یا بصورت مرحله به مرحله و در مراحل پیشرفت بیمار مورد استفاده قرار گیرند.
آموزش توانمندی دست
این کار در بیماران مبتلا به فلج خفیف یکسویه که دارای انعطاف پذیری و هماهنگی ضعیف هستند و حتی ممکن است تستهای عصبی طبیعی داشته باشند کاربرد دارد. این بیماران پس از سکته مغزی به احتمال زیاد به کار برخواهند گشت. وظایف آموزش توانمندی دست شامل تمرین با فنر تقویت مچ، جدا کردن انگشتان، هماهنگی دست با بازو، انجام دادن یک کار با دست، ردیابی و تمرین سرعت مچ دست است.
درمان با انجام حرکات با مانع (CIMT)
این تکنیک حرکتی دو بخش دارد و معمولا طی دو هفته انجام می شود. بخش اول مقید کردن اندام پایین تنه که تحت تاثیر بیماری نبودهاند برای ۹۰ درصد ساعات راه رفتن است. بخش دوم تمرین شدید با اندام تحتانی آسیب دیده برای شش ساعت در روز با استفاده از شابلون است. در بیماران مبتلا به فلج خفیف یکسویه مزمن، این محدودیت می تواند به بیماران کمک کند تا از اندامهای بلا استفاده استفاده کنند، در حالی که در بیماران مبتلا به سکته حاد، می توان آن را به عنوان روشی برای جلوگیری از اتخاذ استراتژیهای جبران ناپذیر با اندام آسیب دیده قرار داد.
الکترومیاگرافی (EMG)- تحریک عصبی عضلانی الکترومیوگرافی
الکترومیوگرافی (EMG) از تئوری ادغام سنسور حرکتی استفاده میکند که طبق آن نواحی حرکتی آسیب دیده را میتوان بکار گرفته و آموزش داد تا حرکات کارآمدتری را با استفاده از محدودیت زمانی در دریافت سیگنالهای حرکتی انجام دهد. هنگامی که فعالیت EMG به آستانه تعیین شده میرسد، محرک الکتریکی کمکی وارد عمل میشود. در این پروسه دو اصل یادگیری حرکتی میتواند در یک دستور گنجانده شود: تکرار و یکپارچگی حس حرکتی.
دستگاههای توانبخشی عصبی حرکت در اندامهای بالا تنه را در بیماران دارای محدودیت یا عدم عملکرد دست یا محدودیت حرکتی آن تسهیل میکند. این دستگاهها ممکن است توسط بیماران جهت ریکاوری از سکته یا صدمات مغزی ناشی از ضربه برای بازیابی حرکت دست استفاده شود.
رباتیک درمانی تعاملی
این روش حرکتی با تئوری ادغام حسگر حرکتی در تحریک عصبی-عضلانی EMG همخوانی دارد. بیماران با انجام یک حرکت شروع میکنند و در ادامه آن حرکت از یک وسیله رباتیک کمکی کمک میگیرند و بنابراین توانایی آنان در صدور فرمان حرکت عضله تقویت میشوند.
روباتهای خانگی جهت توانبخشی اعضای بالایی بدن برای افراد مبتلا به ناتوانی عصبی عضلانی وجود دارد.
ربات کمکی ارزان قیمت خانگی جهت توانبخشی اعضای بالا تنه بدن برای افراد مبتلا به ناتوانی عصبی عضلانی وجود دارد.
- راهحل کلی: ادغام بازی با درمان میتواند باعث تشویق بیمار شده و پیشرفت وی را همراه داشته اشد.
- برنامههای شخصی: تکنولوژی همراه با درمانهای توانبخشی مختلف، باعث افزایش عملکرد اندام فوقانی بدن میشود.
- مشاوره: مشاوره حرفهای در طول مراحل بازتوانی در مراکز مجاز
- قابلیت حمل: تجهیزات قابل حمل و نصب راحت
توانبخشی مبتنی بر واقعیت مجازی
بیماران میتوانند یک معلم مجازی یا یک بازی ویدئویی داشته باشند که به آنها در انجام صحیح حرکتهای روزمره دست در زمان مشخص کمک کند. این درمانها می توانند بیماران را درگیر کرده و باعث تکرر یک حرکت برای یادگیری و بازسازی شوند.
جبران رفتاری و انعطاف پذیری عصبی
مشکل دیگری که ممکن است در حین حرکات درمانی پیش آید، جبران رفتاری است. جبران رفتاری به واکنشهای مغز به آسیب و تلاشهای رفتاری برای مقابله با این اختلال اشاره دارد. زمانی که واکنش به تجربیات رفتاری به بهبود سازماندهی مجدد و نتایج عملکردی منجر میشود، مغز توانایی بازیابی عملکرد خود را دارا خواهد بود. کلید بهبودی کامل در بیمارانی است که در حال یادگیری مجدد نحوه انجام صحیح حرکات به منظور شناسایی نیازهای خود هستند.
هنگامی که مغز مسیرهای جدید را ایجاد کرده و مسیرهای گذشته را با درمان بازیابی میکند، بخشهای مختلف بدن به دنبال حضور در مغز رقابت میکنند. نیمکرههای دو طرفه و یک طرفه، نقش مهمی در کنترل حرکت ایفا میکنند: اگر یک نیمکره آسیب ببیند، نیمکره دیگر ممکن است برخی از وظایف آن نیمکره را به عهده بگیرد. بنابراین، ارتقاء تحریک حسی از طریق سیگنالهای الکتریکی، ماساژ، تمرینات تسهیلکننده عصبی عضلانی، و به طور کلی حس تحریککنندگی برای کمک به ریکاوری، حیاتی است.
حمایت از تخصصگرایی برای توانبخشی
- فیزیوتراپیستها میتوانند به کاهش هرگونه مشکلات یا ناتوانی فیزیکی که ممکن است باعث بروز آسیب شود کمک کنند.
- کار درمانگرها میتوانند با آموزش راهبردها و بهبود تواناییهای گوناگون به فرد جهت بازگشت به کار و یا سرگرمی و ورزش خود کمک کنند.
- زبان و گفتار درمانگرها میتوانند به افراد دارای هر مشکل زبانی در کار کردن کمک کنند و همچنین بر مشکلات مختلف غذا خوردن یا بلعیدن غذا در صورتی که ضعفی در عضله گلو وجود داشته باشد، فائق بیایند.
- کار درمانگرهای کمکی میتوانند به افراد جهت حضور مجدد در اجتماع کمک کنند.
- متخصصین تغذیه میتوانند در زمینه برنامه تغذیه و رژیم غذایی کمک کنند. این مورد اغلب پس از بروز آسیب مغزی ممکن است مشکل ساز باشد.
“کپی فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است.”